دوشنبه ۴ تیر ۰۳
حالا دیگه تو همراز شب و روز منی و با صدام مدام توی دلم چرخ میزنی...
با صدای وروجک های فامیل، توام شاد میشی و توی دلم غوغایی به پا میکنی!
و من از شدت شیطنت های تو از حال میرم و این بنظرم قشنگ ترین غش کردن دنیاست...
آزمایش های 3ماهه دوم و سوم انجام شده و ما حالا فقط یک هفته مونده تا وارد ماه هشتم بشیم.
امروز مادرجون و عمه خانومت با بچه های شیطونش میان برای دیدن اتاق قشنگت
چون عید غدیره و من و بابایی این چندروز حسابی درگیر بودیم، من بخاطر مهمونا و بابایی ام بخاطر کاروان شادی روستا،
بابایی یه تریلی از بچه ها رو با خودش توی شهر وروستاها میگردونه و مدام سرود '' ایلیا، ایلیا '' پخش میکنه...
این برنامه هرساله باباییه اما امسال ویژه تر اونم بخاطر اسم قشنگ تو پسرم😘
دوستت دارم نازنینم
دوستت دارم همه کسم
دوستت دارم پاره ی تنم
#ایلیای_من💙