توئیت های من 🐥

هَــر چِــه هَـسْـت، اَزْ بَـرِکَــت خُـــداسْــت! ‌‌‌


3288

پشت فرمون بود، و داشتیم صحبت میکردیم، و مدام تکرار می‌کرد :
تو اگربدونی من چقدر دوستت دارم، تو نمیدونی من حاضرم بخاطر تو چه کارایی کنم!
تو لب تر کن، من بخاطر تو از همه چیزم می‌گذرم...

حرفشو آروم قطع کردم 
همونجوری که سرمو تکیه داده بودم به شیشه ماشین ، وقتی ساکت شد، گفتم:


توام نمیدونی...
که من، از همون روز اول، بخاطر تو، از ''همه ی زندگیم'' گذشتم !!!