توئیت های من 🐥

هَــر چِــه هَـسْـت، اَزْ بَـرِکَــت خُـــداسْــت! ‌‌‌


تبت

کاکل زری من 😍

حالا من و تو 5ماهه شدیم... 

تو دیگه از رگو خون و گوشت منی

تو همه وجودمی

قبل از تو نمیدونم اصلا برای چی زنده بودم پسر مامان؟ 

این عکسو بابایی ازت گرفت، 

وقتی که من داشتم روی تخت سونوگرافی اشک می‌ریختم و دکتر تصویر تورو به ما توی مانیتور نشون میداد... 

بزرگ شدی قندعسلم😍

 

پ. ن

بابایی وقتی دکتر تاکید کرد که تو پسری، از ته قلبش خندید و من اینو هیچوقت یادم نمیره... 

خنده م لابلای اشکام، وقتی خنده ی بابایی رو دیدم، بیشتر شبیه یه رویا بود! 

من و بابایی ثانیه هارو برات می‌شماریم تابیایی قربونت برم من❤️

 


حاحا

تولدم مبارک 🎈🎊

 


وینبم

چشم و چراغ بابا

مرد کوچیک مادر... 

هیچکی نمیشه با یه تار موی تو برابر😍

 

#پسرم 💙 


وزوزو

موهای عزیزم... 

حتی از تو بخاطر بچه م گذشتم!🥲

خدانگهدار 🫠

امروز آقای خونه، برخلاف میلش موهای نازنینمو کوتاه کرد، 

البته کوتاه کوتاهم نه، ولی خب مقدار قابل توجهی یش بر باد رفت... 


Fkkf

اولین برف خونمون😍

خدایا شکرت... 

کوهای عزیزم کجائید؟ 🥲


3653

آهنگ '' امشب'' علی عبدالمالکیه که من این روزا جز اون هیچ آهنگی گوش نمیدم!
پیشنهاد میشه به شدت...


3647

ما اولین شب یلدایی رو پشت سر گذاشتیم. 😉 

برای من شب یلدا خیلی مهمه خیلی خیلی زیاد!

به همین خاطر امسال این ست رو طراحی کردم و دوختم تا بااقای خونه بترکونیم😉

و در نهایت طبق روال :

#فاینالی 🫰🏻

(دیزاین اند دوخت 😅 بای می)

 


3645

امروز خواستم کدبانو گری رو به حداقل  حداکثر (!!!) برسونم 😅...

پس، 

#پیتظا بظن🤪


3644

#فاینالی 🫰🏻

(ما اینیم دیگه... 😉) 

 


3642

 

گاهی اوقات هم، ممکنه آشپزخونه م همین قدر شلوغ پلوغ باشه  و من حال و حوصله جمع کردن نداشته باشم!

همیشه که قرار نیست خونه برق بزنه و هرکسی بیاد تو خونه بگه :

عجب! خونه زندگی این حاج آقا،

با همه ی حاج آقا هایی که تابحال توی این روستا اومدن زمین تااسمون فرقشه!

و من از چهره ی تک تک شون، با سلیقه بودنم رو میخونم حتی قبل از اینکه به زبون بیارن... 

اما هیچ کدوم از اینا دلیل بر این نیست که من اینجا حالم خوب باشه،

هنوزم منتظرم دوره ی این روزام سر بیاد! 

هرچه سریع تر... 

۱ ۲ ۳ . . . ۱۷ ۱۸ ۱۹