توئیت های من 🐥

هَــر چِــه هَـسْـت، اَزْ بَـرِکَــت خُـــداسْــت! ‌‌‌


3580

خب.... 

از اتاق فرمان اشاره میکنن که کجا تشریف داشتید؟

باید بگم به خدمتتون که در ابتدا درگیر خرید یک دستگاه سرخ کن '' بدون روغن''

(چون با روغنش رو همونطور که میدونید بنده در جهیزیه خودم داشتم و این قرتی بازی جدید هست که مد کردند😋) بودم،

که هدیه آقای خونه بود به مناسبت سالگرد عقدمون!

و درنهایت، با خواهرجانم ست کردیم و هردو این مدل رو خریدیم 

البته ایشون از ساوه و بنده از تهران! 

 

دومین پروژه، برنامه تولد حلما خانوم بود که در روز جمعه با دردسر ها و اتفاقات خودش رقم خورد...

(مشخصه که اینجا خونه ماست و هدبند و اون جوراب های کاکتوسی هم از بنده ست😏ایشون دیگه کل زندگی من صاحاب شدن...🙄) 

 

و سومین پیشامد طبق معمول

سیلی از مهمون ها و مهمونی رفتن ها بودن که برنامه هروز بنده این بود که : یا مهمون داشتم یا مهمونی بودم!

و البته بقول گروه چارتار، این ماجرا به سر نیاید... 😉

اینم هدیه یکی از دوستای عزیزم به مناسبت چشم روشنی خونمون 

(( البته که کاملا مشخصه به سلیقه خودم خریداری شده 😅)) 

من انقدر کادو و هدیه از دوستام و آقای خونه میگیرم که باور کنید حتی وقت نمیکنم عکس بگیرم!! 

مگر اینکه اینقدر دلبر باشن که بخوام ثبتشون کنم مثل امروز که یروز عالی بود... 😉 

پ. ن 

سوغاتی های آقای خونه ام بماند برای پست های بعدی 😉

شما چخبر؟؟