پنجشنبه ۲۹ دی ۰۱
هربار اسمت روی لبم چشم مرا تر کرد
ای بی خبر از حال و روزم ، بی خبر برگرد!
ای رفته از دست… رفتم از دست…
ماندم به پایت… تا نفس هست…
.
هَــر چِــه هَـسْـت، اَزْ بَـرِکَــت خُـــداسْــت!
هربار اسمت روی لبم چشم مرا تر کرد
ای بی خبر از حال و روزم ، بی خبر برگرد!
ای رفته از دست… رفتم از دست…
ماندم به پایت… تا نفس هست…
.