توئیت های من 🐥

هَــر چِــه هَـسْـت، اَزْ بَـرِکَــت خُـــداسْــت! ‌‌‌


3485

اومدم دنبال آقای خونه و منتظرم تا از اداره شون تعطیل بشه... 

سر راه مامان خانومشون، احضارم کردن!

تا یه سطل ماست و یه کیسه زرد آلوی باغشون رو توشه راهم کنن!

و من اگر چنددقیقه دیگه بیشتر منتظر بمونم قطعا چیزی برای همسر باقی نمی مونه از زردالو ها! 

نگم از طعم این عزیزای دل! 

پ. ن

عجب هواییه امروز...