دوشنبه ۲۷ آذر ۰۲
گاهی اوقات هم، ممکنه آشپزخونه م همین قدر شلوغ پلوغ باشه و من حال و حوصله جمع کردن نداشته باشم!
همیشه که قرار نیست خونه برق بزنه و هرکسی بیاد تو خونه بگه :
عجب! خونه زندگی این حاج آقا،
با همه ی حاج آقا هایی که تابحال توی این روستا اومدن زمین تااسمون فرقشه!
و من از چهره ی تک تک شون، با سلیقه بودنم رو میخونم حتی قبل از اینکه به زبون بیارن...
اما هیچ کدوم از اینا دلیل بر این نیست که من اینجا حالم خوب باشه،
هنوزم منتظرم دوره ی این روزام سر بیاد!
هرچه سریع تر...