جمعه ۱۲ بهمن ۰۳
ایلیای نازنینم
همه ی وجودم...
حالا تو 5ماه رو از کنار ما بودن پشت سر گذاشتی
و حالا وارد ماه ششم از زندگی ت شدی...
ما این روزا با مریضی تو دست و پنجه نرم میکنیم و به شدت درگیریم!
تو حدودا از ماهگرد 4ماهگیت تا ماهگرد 5ماهگی مریض بودی.
امشب بابایی رفت ماموریت و ما برای حدودا یک هفته به خونه مامان جونت اومديم
و من تازه فرصتی پیدا کردم و میخوام عکسی که روز ماهگردت یعنی نهم هرماه میگیرم
رو میخوام اینجا برات به یادگار بذارم
دردونه ی شیرین من...
دوستت دارم مرد کوچک من ❤️