توئیت های من 🐥

هَــر چِــه هَـسْـت، اَزْ بَـرِکَــت خُـــداسْــت! ‌‌‌


دطویبم

 

امشب شب ما غرق گل و شادی و شوره…
از جشن ستاره
♪آسمون یه پارچه نوره
امشب خونمون پر از طنین دلنوازه
توکوچه پر از نوای دلنشین سازه…
عزیزم هدیه من برات یه دنیا عشقه ♭♪
زندگیم با بودنت درست مثله بهشته...

 

​​​​​​این صدایی بود که پنجشنبه شب 7 شهریور ماه،

(درست روزی که من برای زایمان رفته بودم بیمارستان و بعدا از 8 2 ساعت درد و جیغ کشیدن، ایلیا بدنیا اومد) 

توی خونه ی پدری بنده پخش می شد و ما تولد 1سالگی ایلیا جانم رو گرفته بودیم... 

از سور و سات نگم براتون!

3،4 مدل غذا... 

میوه خوراکی و بستنی، شربت و شیرینی و البته سوپرایز تولد همسرجان!

همراه 2تا کیک!

یه شب به یادموندی برامون جا گذاشت برای همیشه... 

همه چیز عالی و اوکازیون👌😉

جوری که همه دهن باز مونده بودن و می‌گفت چیکاراااا کردی تو دختر !!!!

منم بافتخار فقط می‌گفتم بخورید و بریزید و بپاشید فقط همین!

تولد پسرمه همه باید شاد باشن...

خلاصه اون شب رو نه تنها من، بلکه همه همیشه به یاد دارند. 

پسرکم یک ساله شدی دردونه 

تولدت مبارک 🎈 🎁