شنبه ۱۳ مهر ۰۴
در وانَفسای زندگی توی جاده تکراری خونه به روستا ،آقای خونه لابلای حرفامون اغراق کرد:
یه چیزی بهت میگم، که همیشه باید میگفتم اما نگفتم تا پررو نشی!
بااخم نگاهش کردم:
بگو
آقای خونه :
وقتی بهت میگم تو تکی یعنی در طول روز، با هزاار هزار دختر و زن سرو کار دارم، خدا شاهده، به خوشگلی ت هیچکسیو ندیدم روی دستت بیاد !!!
و من خر ذوق از حرفاش، زیرزیرکی میخندیدم ...
یه چیزی بهت میگم، که همیشه باید میگفتم اما نگفتم تا پررو نشی!
بااخم نگاهش کردم:
بگو
آقای خونه :
وقتی بهت میگم تو تکی یعنی در طول روز، با هزاار هزار دختر و زن سرو کار دارم، خدا شاهده، به خوشگلی ت هیچکسیو ندیدم روی دستت بیاد !!!
و من خر ذوق از حرفاش، زیرزیرکی میخندیدم ...