سه شنبه ۲۱ آذر ۰۲
ما برگشتیم 😉
از یکی از بهترین سفر مشهدهای زندگیمون...
هَــر چِــه هَـسْـت، اَزْ بَـرِکَــت خُـــداسْــت!
دستاتو میگیرم نرو
من بی تو ميميرم نرو...
تنها میشم بی تو، نرو
عاشق تر از این شو، نرو...
پ. ن
پاییز خونه ما
همینقدر قشنگ...
پ. ن دوم
متن بالا تیکه ای از آهنگ آخرین قسمت سریال مرگ تدریجی رویاست!
پ. ن سوم
در حال چمدون بستنم در حالی که دیشب دوباره تب و لرز کردم و مریض شدم!!
توجه شمارو به خرید های جینگول مینگولیم
جلب مینمایم :
ما وقتی خونه پدری میایم، نه تنها چندین وعده هم میخوریم هم میبریم
بلکه هر نوع خریدی هم با کارت جناب پدر انجام میدیم چه در همین حد 300،400 تومن چه در سطح میلیونی 🫠😂
و این حاصل اعتماد آقای پدر به فرزند ته تغاری می باشد 😋
پ. ن
اجازه بدید من به تنهایی برای جاکلیدی جدیدم بمیرم 🤒
اندر احوالات هرشبم بخاطر شرایط موجود ...
خیره به سقف و لم داده روی مبل!
بااین تفاوت که امشب قراره خونه پدری بمونم...
فقط یه عشق چایی مثل من میتونه حتی توی فاصله خونه خودش تا خونه پدری ش
چایی ش رو با خودش ببره😋