پنجشنبه ۲۶ آبان ۰۱
همیشه وقتی بارون میزد، بدون شک منو تو خیابون می دیدید..
اما امروز لحاف رو تا سرم کشیدم که فقط بخوابم!
چرا من اینجوری شدم؟
هَــر چِــه هَـسْـت، اَزْ بَـرِکَــت خُـــداسْــت!
همیشه وقتی بارون میزد، بدون شک منو تو خیابون می دیدید..
اما امروز لحاف رو تا سرم کشیدم که فقط بخوابم!
چرا من اینجوری شدم؟
داره بارون میاد...
تو که به آسمون نزدیک تری، دستاتو بگیر زیر بارون، به جای من، اینبار، تو نفس بکش!
چشماتو ببند...
آرزو کن، بعد، اروم بگو: آمین...
شاید خدا، صدامونو شنید!
ریه م، وقتی نفس میکشم، صدای ویبره گوشی 1100های قدیمو میده! 😑
این دیگه چی بود خدایا...