شنبه ۳ دی ۰۱
امروز رو با برنامه شما به پایان میرسونم، سرکار
خانم دکتر مشایخی عزیزه عزیزدلم🥰
و البته با صدای دلنواز خروپف های همسر عزیزم 🥴
#کتاب_باز
هَــر چِــه هَـسْـت، اَزْ بَـرِکَــت خُـــداسْــت!
امروز رو با برنامه شما به پایان میرسونم، سرکار
خانم دکتر مشایخی عزیزه عزیزدلم🥰
و البته با صدای دلنواز خروپف های همسر عزیزم 🥴
#کتاب_باز
دیروز، بعد از چندین هفته درگیری برای خرید '' روکش صندلی ماشین '' بلاخره گرفتیم، اونم چه رنگی...!
حد وسط رنگ قرمز جگری و زرشکی😍
رنگی که من و اقای خونه، هردو رو عاشق خودش کرد، البته که بیشتر من😎
پ. ن
یذره کلاس داشته باشید، 😒 ای کسانی که میگید، قرمز!!
به قول حسین(برادر همسر) ، رنگ روکش پورشه ای🤭
شما نمیدونید، سریال '' عشق گمشده '' که شبکه آی فیلم به تازگی پخش میکنه، چقدر برای من نوستالژیکه و دوستش دارم!
ساعت 4عصر، 12شب و 9صبح...
یلدا ی امسالم با شلوغ ترین حالت ممکن گذشت!
و فقط بدوبدو ازش نصیبم شد چون امروز خیلی شلوغ پلوغ بود برای ما،
حتی نتونستم مثل هرسال یه سفره مفصلی بچینم اما خب،
خداروشکر به خوشی گذشت ...
پ. ن
کوفته تبریزی و فسنجون،
جز غذاهای مناسبتی خانواده ماست که همه عاشقشن و کلی باهاش خاطره داریم،
عکس کوفته رو براتون گذاشتم، امیدوارم دلتون نخواد... 😉
جای همه خالی
باید کم کم آماده بشیم برای شب چله اصلی 🤪
یعنی خونه بابام...
( ازین فتنه های بعضی عروسامثلا 😂)
البته ما فردا دوجا شب چله ای مهمونیم، هم برای ناهار و هم برای شام
خونه پدری بنده و خونه مادربزرگ همسر!
پروردگارا
بدن من ثابت کرده که میونه ای با چاقی و خوردن نداره!
یعنی هرچقدر بیشتر میخورم بیشتر لاغر میشم (سیدزهرا شاهده!! 🤭)
ولی در هر صورت، بدن م رو در برابر پرخوری های شب چله به خودت میسپارم!
امین یا رب العالمین 🤲🏻
(دلیل اینکه یه مدتی هم یکمی تپل شدم،
بخاطر یه سری قرص هایی بود که بعد از ازدواج مجبوری بخوری و عوارض خیلی زیادی هم دارن
که خداروشکر، زود هم وزنم برگشت!)
تو چله ی هرسال من
یه جای خالیه که پر نمیشه
حافظ نگو تو فال من
جدایی افتاده برا همیشه...
یه عمر میگم، اونی که رفته برنمی گرده!
پ. ن
قسمتی از آهنگ یلدا از محمد معتمدی
یادتونه گفتم من یک معتاد به برنامه کتاب باز هستم!؟
معلومه که یادتونه، این چه سوالیه! 🤭
خواستم در جریان باشید که امروز بلاخره فرصت کردم که دوباره همرو دانلود کنم و بریزم توی هاردی که همیشه وصله به تلویزیون و از اول تمام قسمت هاشو بادقت ببینم...
من عاشق این برنامم!
پ. ن
شب اول رو با برنامه شما شروع میکنم، جناب ضابطیان، والبته یک فنجان قهوه... 😉
چون به خودم قول دادم که مجموعه سفرنامه هام رو در اولین فرصت کامل کنم!
# کتاب_باز
خبر جدید،
من دیروز یاد گرفتم و برای اولین بار بهترین ماست دنیارو درست کردم...! 🤭
قراره دیگه ماست نخریم 😉😎
پ. ن
چرا به من ایمان نمیارید؟ 🤪
آقا حجت، درس اول، یادبگیر، که چجوری ساز رو تو دستت بگیری...
پ. ن اول
به وقت روز جمعه ای که، حجت گیتار گرفته بود و از من خواست تا بهش یاد بدم!
پ. ن دوم
این عکس برای وبلاگ گرفته شد و نحوه صحیح دست گرفتن ساز گیتار، این شکلی نیست!
پ. ن سوم
لوکیشن، خونه خواهر...
آبجی خانم، به فکر پوست منه و هرازگاهی برام هدیه ازین قرطی بازیا میفرسته!! 🤭
چون میدونه من اهل این نیستم که پول زیادی برای لوازم آرایشی بدم، هربار میگه:
الان جوونیو
بدون آرایش هرجا بری و فکرکنی حالاحالاها این زیبایی برات میمونه...
چون صورتت داره کلاژن تولید میکنه، به فکر پیری باش که دوروز دیگه پژمرده میشی و دیگه حسرت روزای خوشگلیتو میخوری...
تا دیر نشده بجنب! حداقل وقتی برات چیزی میگیرم استفاده شون کن 😒
و ازین حرفا!
اما درحال حاضر زندگیم، شرایط این ول خرجی هارو نداره! مگر اینکه آبجی خانم همت کنه و هرماه برام از این پکیج های مخصوص بفرسته 🤭
دیشبم این تونر و با پد مخصوص صورت رو برام گرفته بود، جدا از کیفیتش، من عاشق بو و اون گلای رز ی شدم که توشه 😍