توئیت های من 🐥

هَــر چِــه هَـسْـت، اَزْ بَـرِکَــت خُـــداسْــت! ‌‌‌


3597

​​​​​​و تماااام... 

به قول همسر، دستپخت خانوم جان😋

پیتزای خونگی

 


3594

روزای طاقت فرسای زندگی م رو به سختی پشت هم میگذرونم...
میدوام و ناامیدم، خیلی ناامید...
هیچ چیز روشنی پیش روم نیست!
این اصلا منطقی نیست که من باید بااین همه شکست دستوپنجه نرم کنم... اصلا منطقی نیست!
و البته اگر حقی باشه، حق من نیست...

3591

نشون به اون نشونی که صبونه درست کرديم توی پارک و من دلم چایی خواست و در کسری از ثانیه از آسمون برامون رسید 😉

طبق معمول

رو به آقای خونه گفتم که، به قلب من ایمان آوردی یانه؟😋


3589

پشت این در، یه طاق بلنده پر از کاشی های رنگی و سنتیه زیبا...
نشستیم و عکس سلفی گرفتیم،
دستمو گذاشتم زیر چونه م و خندیدم

آقای خونه ام کنارم با گوشیش لبخند میزدو عکس می‌گرفت!
عکسا که تموم شد، قشنگترینش رو گذاشتم روی بک گراند گوشیم 🤭

من عاشق این در حرم حضرت معصومه م... 


3588

روز تولد آقای خونه، ازونجا شروع شد که دیشب بعد از نماز مغرب، ماشینمون پر از وسایل شد و اومدیم سمت جمکران...
در جوار امام زمان، با پیک نیک فلافل درست کردم و کلی کیف کردیم!
خوابیدن توی این حال و هوا، یه شوری داشت که هیچ وقت فراموش نمی‌کنیم...
صبحم اومدیم سمت قم و روز تولد آقای خونه رو حسابی پر برکت کردیم 😍
امروز هرچی بهش میگم خودشو لوس میکنه برام و میگه:مگه تولدم نیست؟ ☹️


3587

و تماااام... 😉 


3586

امروز ازون روزاست که هرچقدرم چایی بخوریم بازم کمبود خواب دارم...

3585

امروز ازون روزای شلوغ پلوغ من بود!

همیشه ارزو داشتم توی یه خونه حیاط دار باشم که بتونم به راحتی همه کارامو انجام بدم و این روزا حسابی مشغولم... از انجیر مغزی و انواع میوه و سبزیجات خشک بگیر تا امروز که مشغول درست کردن گوجه خشک شدم!

من عاشق گوجه خشک کردنم... 

و انجیر های نازنینم... 😉 

اخ که نمیدونی که لذتی داره حاصل دسترنج خودت

رو خوردن😋


3584

صبونه ظهر جمعه😉😂

#کیک_داغ


3583

وقتی که ناهار خونه خودم باشم 😋

۱ ۲ ۳ . . . ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ . . . ۳۲ ۳۳ ۳۴