دوشنبه ۷ آذر ۰۱
در ادامه پست قبلی،
اما دیشب، قشنگترین شب زندگیم بود، بماند حالا.... 😜
این عکسم بمونه به یادگار ازین شب قشنگ!
هَــر چِــه هَـسْـت، اَزْ بَـرِکَــت خُـــداسْــت!
در ادامه پست قبلی،
اما دیشب، قشنگترین شب زندگیم بود، بماند حالا.... 😜
این عکسم بمونه به یادگار ازین شب قشنگ!
امروز برای اولین بار با اقای خونه دوتایی سوار ماشینمون شدیم و من خیلی حال کردم اما استرس داشتیم
من که دلم نمیاد قهرامون به بیشتر از چند ساعت برسه... 😎چون راه و رسم دلبری رو بلدم 😉
تازه از من بیشتر آقای خونه به این راه و رسم وارده و امان از کاراش! 😅
ولی ته قلبم هنوزم هزارتا دغدغه ست☹️
هروقت میخوایم انار بخوریم، اینجوری برام بازشون میکنه و میگه :
خانوم خانوما حالا گوشیتو بیار و عکس بگیر...😎
منم با کلی ذوق نگاهشون میکنم و میگم :
انار اگر میوه بهشتی نیست، پس چیه؟
من عاشق انارم😍
فقط منتظرم آقای خونه برسه و یه ماچ جانانه ازش کنم تا خستگیم در بره!
امروز ناهار کنارهم نبودیم، مطمئنم اونم حسش الان همینه!