سه شنبه ۹ اسفند ۰۱
تفاوت را احساس کنید در؛
خانه تکانی من، امسال...
خانه تکانی من، پارسال...
هَــر چِــه هَـسْـت، اَزْ بَـرِکَــت خُـــداسْــت!
در مسیر، اتوشویی و قالیشویی شهید نشم این روزا صلوات! 😢
پ. ن
کی توپ سال نو رو دَر میکنن پس؟ دارم شَرحه شَرحه میشم...
اونجا که فرزاد فرزین میگه:
این منم، پر شکسته...
خسته ی خسته!
از خودم بیزار و از هم وا، شکسته...
دقیقا شرح احوال این روزای منه! 😢
آشپزخونه تموم شد، و منه افقی شده ی خسته در کف آن...
دراز کشیدم و از بوی فرش شسته شده ی خوشبو لذت میبرم!
هرچند که در این لذت سرخوشانه این کاور نو و جیگر ماشین لباسشویی م بی تاثیر نیست...
الهی که من قربونت برم 😍
برای چی گریه م گرفت وقتی داشتم با منشی قالیشویی دعوا میکردم!؟ 😒
من کی اینهمه دل نازک شدم؟
بعدم، من ازونام که کسی روم گوشیو قطع کنه دوباره زنگ میزنم میگم، برای چی تلفنو قطع کردی!؟ 🙄
البته اگر جرأت کنه... 😏
پ. ن
منشی مذکور، بخاطر برخورد ناصحیح، توبيخ (طوبیخ!! ؟) و احتمالا چون نیروی یک ماهه بود، اخراج شد!
لعنت به من، اگر دوباره موقع خونه گرفتن برم سراغ خونه ای که بالای 100متر باشه...
این حرفو هرسال همین موقع میزنم!
چون دست تنها واقعا خونه تکونی اونم بااین متراژ، با وسواسی که من دارم و تا خونه تازه عروس تحویل سال جدید ندم، راضی نمیشم، خودکشی محظه!