توئیت های من 🐥

هَــر چِــه هَـسْـت، اَزْ بَـرِکَــت خُـــداسْــت! ‌‌‌


3279

نزدیک تر از رگم
چجوری بت بگم؟
نمیدونی مگه؟
دق میکنم، اگه
دورت کنن ازم...

پ. ن
#عالی👌🏻
'' محمد لطفی، رگ''


3277

امروز جز روزای مهم زندگیم بود...
انشاالله خواهم گفت بزودی که به چه دلیل!


3278

آقا حجت، درس اول، یادبگیر، که چجوری ساز رو تو دستت بگیری...

پ. ن اول 

به وقت روز جمعه ای که، حجت گیتار گرفته بود و از من خواست تا بهش یاد بدم! 

پ. ن دوم 

این عکس برای وبلاگ گرفته شد و نحوه صحیح دست گرفتن ساز گیتار، این شکلی نیست! 

پ. ن سوم 

لوکیشن، خونه خواهر... 

 


3276

شبا که میریم دور دور صدای ضبط ماشینو یکم (چون من مخالف صدای بلند ضبط و تلویزیون و هرجیز دیگه ای هستم!) زیاد میکنیم
و آهنگایی که هرجفتمون دوستش داریم و بلند بلند باصدای ضبط برای هم می‌خونیم! 🤭
گاهی هم آقای خونه حواسش پرت میشه و روی دست اتدازهای گرام پرواز میکنیم...
امروز بابا ماشین برده نمایندگی برای تست 1000 تا، امیدوارم دست انداز های نازنین ماشین رو به باد نداده باشن 🥴


3273

فیلم ترسناک ببینیم اونم با چایی 😜

و همراهی خروپف های آقای خونه که مثلا قرار بود سانس سینمای خونه‌مون رو باهم باشیم

اما طبق معمول از ثانیه اول فیلم خودشو زد به خواب و بعدم خوابش برد!

این فیلم ازون فیلم‌هاست که 4ستون بدنتون رو میلرزونه😈

و منه سِرتِق نشستم و دارم تنهایی نگاه میکنم و لذت میبرم!! 🤭

پ. ن

دنیا از جایی که ولو شده ام! 

خونه ما برای سانس سینما، نور پردازی متفاوت و مخصوص خودش رو داره😉

که ترس فیلمو هزار برابر میکنه! 

جاتون خالی 


3274

آبجی خانم، به فکر پوست منه و هرازگاهی برام هدیه ازین قرطی بازیا می‌فرسته!! 🤭

 

چون میدونه من اهل این نیستم که پول زیادی برای لوازم آرایشی بدم، هربار میگه:

الان جوونیو 

بدون آرایش هرجا بری و فکرکنی حالاحالاها این زیبایی برات میمونه... 

چون صورتت داره کلاژن تولید میکنه، به فکر پیری باش که دوروز دیگه پژمرده میشی و دیگه حسرت روزای خوشگلیتو میخوری...

تا دیر نشده بجنب! حداقل وقتی برات چیزی میگیرم استفاده شون کن 😒

و ازین حرفا!

اما درحال حاضر زندگیم، شرایط این ول خرجی هارو نداره! مگر اینکه آبجی خانم همت کنه و هرماه برام از این پکیج های مخصوص بفرسته 🤭

دیشبم این تونر و با پد مخصوص صورت رو برام گرفته بود، جدا از کیفیتش، من عاشق بو و اون گلای رز ی شدم که توشه 😍


3272

داشتم روی تخته سیاه یه متنی رو مناسب با کافه کتاب مون می‌نوشتم منتهی نمیدونستم چی باید بنویسم،
بخاطر همین هی پاک میکردم
آقای خونه ام نگاه می‌کرد و پوزخند میزد!!
گچ و تخته سیاهو دادم بهش و گفتم:
بنویس، کافه کتاب...
با ذوق ازم گرفت و نوشت، زیر چشمی نگاهم کرد و گفت:
تخته پاک کنو بده یه تیکه ش خراب شد😕
بهش دادم و دوباره نوشت و دوباره پاک کرد و این روند تا نیم ساعت ادامه داشت..!!
مرده بودم از خنده!!
با قیافه ای که داشت منفجر میشد از خنده خیلی جدی نگاهش کردم🤨
و دیدم لباشو به حالت بغض الکی کج کرده و خودشو لوس کرد و بعدم گفت:
یکی مثل تو خطش خوبه یکی ام مثل من قیافه ش، همه آدما 6دنگ نیستن که... ☹️🤪
بلند بلند میخندیدم، خودشم خنده اش گرفته بود از حرفاش!!🤭
بعدم بغلم کرد و قلقلکم میداد و من خنده م بند نمیومد و اون با حرص گفت:
تویه لعنتی همه چیزززت خوبه اخه، مگه میشه آدمی شبیه تو باشه نفس من؟


3271

منو هر ثانیه جنون تو
واسه من، همین خیالتم بسه...
 


3270

درد دندون قبل از درست شدن به کنار، درد دندون بعد از درست شدنش یه معضله جدیده!!
#ونگ_ونگ_میکنه!
وقتی از دندون درد حرف می‌زنیم در واقع از چه حرف می‌زنیم؟ 😑


نیت

نامت در من باران
یادت در دل طوفان
ببین غمتو رسیده به جانم بگو چه کنم ؟