توئیت های من 🐥

هَــر چِــه هَـسْـت، اَزْ بَـرِکَــت خُـــداسْــت! ‌‌‌


3266

لحظه به لحظه پا به پات، جونمو دادم
من، عاشقت بودم، بهت عادت نکردم...
 


3264

چندین متر روفرشی جهیزیه م، اونم با بهترین جنس جاجیم، امروز سوخت!!!
دلم میخواد تمام دنیا قدر چند دقیقه برگرده عقب و منه حواس پرت، این روفرشی نازنینم رو وقتی خشک شد از روی بخاری بردارم ☹️
اَااه... اعصابم خورد شد!


3263

فقط کافیه، یه آدم (حالا هرکی!!) جلوی من قلیون بکشه، یا نه، حتی بشنوم که اهل قلیون و این جور برنامه هاست...
اونوقت تا ابد خودشو از چشم من انداخته!
اونوقت زنگ زدن برم وساطت کنم و جلوی یه دعوایی رو بگیرم که اصلا دلیل اصلیش، قلیون کشیدن مرد خونست!
تنها کاری که کردم این بود که به اون زن گفتم :
پاشو جمع کن بریم خونه ما تا آدم بشه این شوهرت!


جمع کنید که بساط مذخرفتونو، معتادین گرام...
والا😒
شوخی ندارم من که با خط قرمزهام!


3261

دیروز که گفتم کافه کتاب، منظورم این جا بود 😉

البته، باید متن تخته سیاهمونم به جای قهوه خانه (کافه بار) به کافه کتاب تغییر بدیم که حسابی دکورمون تکمیل بشه...

من اگر یه خونه بزرگتر داشتم و یکم دست و بالم باز تر بود، رستوران و کافه که سهله، یه خونه رو تبدیل به یه شهر میکردم!

میدونید که، از چون منی، این کارها، برمی‌اد🤪

چطور شد این کنج دنج ما؟ 


3260

همه سریالا شده این موضوع :
دونفر توی گذشته همو دوست داشتن،
اما حالا به هردلیلی به هم نرسیدن و الان در آینده، سرنوشت اونارو مقابل هم قرار داده...
عجب!


3259

سریال چرت وطنی ببینیم

قرص برای دندون درد بخوریم 

و بعد از حرص، تخمه بشکنیم... 

چرا دلم چایی میخواد الان که ساعت

از نیمه شبم گذشته 🥴


3258

2روزه خانه پدری طبق معمول، لنگر انداختیم...


راستی، امروز من با پرشیای صفر آبجی خانم هم رانندگی کردم و حالشو بردم! 🤭
ماشینی که بقول بابا کارهرکسی نیست بردنش! 😎


من همه ی ماشین های اطرافیان رو تست کردم:

( ام وی ام، 2مدل پرشیا، پراید، پژو405، ساینا، کوئیک، رانا، ...)

انشاالله در آینده خواهم گفت کدوم ماشین از همه بهتره...


3257

بنشین لحظه ای

رو در روی من 

چایم را با عطرت هم بزن... ☕

پ. ن

کافه کتاب خونه سبز ما 🤭


3260

این حلقه پر نگین،

قشنگترین کادویی بود که من توی ماه عسلمون از آقای خونه کادو گرفتم، 

یاد یه اتفاق خیلی تلخ رو برام زنده میکنه اما،

من دوستش دارم، چون خیلی زیباست، خیلی بیشتر از چیزی که توی عکس نشون میده... 

گمش کرده بودم، مدت ها پیش، و فقط حسرتش به دلم مونده بود،

اما دیشب وقتی لباسای زمستونی رو آوردم از جیب پالتوم پیداش کردم، پالتو چرمی که سالها نپوشیده بودمش...

مدام فکر میکردم که من کی و کجا این حلقه رو توی جیب این لباس جا گذاشتم؟

حالا پیدا شده و دیگه خیالم راحته! 

 


3256

هفته های گذشته و هفته آینده رو هفته دندان و دندان پزشکی نامگذاری میکنم چون یک ساعت خواب راحت برمن حرام شده از شدت درد دندون...
خدایا
بذار من دوروز استراحت داشته باشم لاقل، منم آدمم 😒