توئیت های من 🐥

هَــر چِــه هَـسْـت، اَزْ بَـرِکَــت خُـــداسْــت! ‌‌‌


3428

سوپرایز چهارم!

بااین که چندین ماهه سرم شلوغ بوده و کلاس در مسجد نداشتیم،

اما شاگردای مسجد، روز تولدم رو یادشون بود وامروز برام تولد گرفتن...

عکس همه ی کادوهارو اگر فرصت شد، در یک پست میذارم!

طفلکیا دوبرابر کیک حاضری هزینه کردن و برام کیک پختن.. 😂

روز قشنگی بود... 

 


3427

ساعت 00:00
تولدم مبارک... 🎈


3426

مادرشوهرم به ما میگه : مارکوپولوها ...! 

ما پشت ماشینمون همیشه بساط سفر به راهه 

البته برای مائی که هفت روز هفته رو 8روزش، قم هستیم، دیگه سفر حساب نمیشه 😅

پ.ن

2تا چایی ریختم و بعد یه کتاب از توی ماشین پیدا کردم و مشغول شدم باهاش تااقای خونه از نونوایی برگرده... 

تا به خودم اومدم دیدم چایی تبدیل به اب یخ شده و من محو کتابم! 

جای شما خالی 


3425

سرخی تو، بود ز من 

زردی من بود ز تو... 

#چهارشنبه_سوری 

پ. ن 

البته همونطور که مشاهده می‌کنید آبجی خانم و علی آقا همه ی مغزها، علی الخصوص بادوم هارو گلچین کردن تا من برسم به عکاسی... 😒

خانوادگی بادوم دوست دارن بزرگواران 🙄

پ. ن دوم 

همون شبی که آبجی خانم اوقاتش تلخ بود از من... که نرفتم دکور خونه ش رو انجام بدم ! 😢 

و هرچقدر گفتم بابا سرم شلوغه این روزا و من هزار جا درحال بدوبدو ام، قبول نکرد... 😏 


3423

امروز دیدم از دیشبمون استوری گذاشته و اینارو برام نوشته:

#خواهر


3422

ساعت 2 بامداد... 

با خواهر، حرف می‌زنیم و حواسمون به همه چیزهست، جز مافیا!

 


3421


3420

فاینالی عزیزای دلم 😍

جعبه تی بگ، که توش پر از دمنوش های خوشگل و مختلف شد 

و جعبه تی بگ شیشه ایم که پر شد برای مطعلقات چای 

انشاءالله اولین قدم پذیرایی انجام شد برای عید 

اخ که من به فدای شما خوشگلای من😘


3419

مامان:

کجایی، چی کار میکنی؟ خبری ازت نیست... (حالا دیشب تا ساعت 12اونجا بودیم 😐)

من:

هیچی، خونه خودمم، جایی نرفتم، دارم به کارای عقب افتاده ام میرسم! 

 

و کارهای عقب افتاده من :🙄😅

 


3416

بهشت منو،

پردیس و بهار من

همین‌جاست... 😍

پیاده روی عظیم حرم تا حرم  (از حرم حضرت معصومه تا مسجد جمکران) 

مهدی(عج) جان، تولدت برهمه ی ما مبارک 💚

#نیمه_شعبان 

 

 

۱ ۲ ۳ . . . ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ . . . ۱۶ ۱۷ ۱۸