سه شنبه ۹ اسفند ۰۱
تفاوت را احساس کنید در؛
خانه تکانی من، امسال...

خانه تکانی من، پارسال...

هَــر چِــه هَـسْـت، اَزْ بَـرِکَــت خُـــداسْــت!
اونجا که فرزاد فرزین میگه:
این منم، پر شکسته...
خسته ی خسته!
از خودم بیزار و از هم وا، شکسته...
دقیقا شرح احوال این روزای منه! 😢
آشپزخونه تموم شد، و منه افقی شده ی خسته در کف آن...
دراز کشیدم و از بوی فرش شسته شده ی خوشبو لذت میبرم!
هرچند که در این لذت سرخوشانه این کاور نو و جیگر ماشین لباسشویی م بی تاثیر نیست...
الهی که من قربونت برم 😍

تا ابد، یاریم وغمخوارهم... ❤️
پ. ن
داریم میریم قم،
تا برای ششمین بار، این عهد 6ساله رو محکم کنیم، و البته که امسال، محکمتر، و عاشقانه تر... 😉
انشاءالله 🧿
4 #اردیبهشت
#مبعث_پیامبر

خدای من😍
اینجارو ببینید... خانم فنچه یه جفت دوقلو بدنیا آورده 🥰
خدایا ببین چقدر کوچولوئه
منو همسر، از وقتی این صحنه رو دیدیم، انگار من یه جفت دوقلو زاییدم😂در این حد خوشحالی کردیم...
دیدم چندروزیه خانم میره توی لونه و میاد نگو خبری بوده... 😉
الهی شکرت

درست دو ساعته که مشغول دخترامم(گل و گیاهام) ... اونم بخاطر دست درازی پسرای آقای خونه (فنچ و مرغ عشق ها😒)
چندروز، غافل شدم و به خودم اومدم دیدم اقای خونه پرنده ها رو گذاشته کنار پتوس های نازنینم، و اونام تا میتونستن از برگ ها کنده بودنو خورد کرده بودنشون...
چند روز بعد، دیدم تمام ساقه ها و برگ های پتوس ها، (مخصوصا اونی که بیشتر نزدیک به پرنده ها بود) دونه های سفیدک زده...
دیروز تا متوجه وخامت اوضاع شدم، سریع همه ی گل ها رو گذاشتیم توی ماشین (تمام ماشین پر از گل و گیاه شده بود 😂) و بردیم گلخونه و اقا و خانم گل فروش، گفتند که پتوس ها '' شپشک'' گرفتن، و باید قرنطینه (!!!) بشن!!
خلاصه...
از صبحه مشغول سم پاشی این عزیزای دلم هستم!
و ببینید کی به جمعمون اضافه شده😉
'' برگ انجیری'' خوشگلم
حالا فعلا نی نیِ ست، قرار کنار بقیه دخترام بزرگ بشه و مثل اونا قد بکشه😍
انشاءالله


تن کوچه سفیده و تو نیستی
و هنوزم رد پات روی برفه
یه بغض چند ساله تو گلومه
که خدا میدونه توش چقده حرفه..
پ. ن
ازون روزای قشنگ برفی که با مامان زدیم بیرون و طبق رسم چندسالمون، توی برف خرید کردیم ...
خوش گذشت 🥶

گواهینامه و این سوسول بازیا... 😜
ما که از قبلش رانندگیمونو میکردیم جناب سرهنگ 😎
دیروز رسید!

این چند روزه، شب زنده داری ها، حسابی ساعت های خوابم رو بهم ریخته!
طبیعیه که ساعت از نیمه شب گذشته باشه و با تمام خستگی م خوابم نبره!
انگار چشمام دیگه عادت کرده به نخوابیدن، اگر بگم توی 72 ساعت، من 6 ساعت( حتی کمتر!) خوابیدم باورمیکنید؟ 😢
البته که بدن من چند سال تجربه این شوک رو داره و خیلی غیر طبیعی نبود برام...
به هرحال، قهوه و نسکافه همیشه برای من به صورت مسکن وخواب آور (!!!) عمل میکنه پس بعد از یک حمام داغ جانانه در ساعت 2ونیم صبح نسکافه بزنیم و بعد راحت بخوابیم...
#بفرمائید
