سه شنبه ۵ ارديبهشت ۰۲
دیروز سالگرد ازدواج مون بود...
انقد درگیر مراسم ختم آمیتیس بودیم که نفهمیدیم چجوری گذشت!
وما که چقدر تدارک دیده بودیم برای اونروز ...
هی روزگار !
هَــر چِــه هَـسْـت، اَزْ بَـرِکَــت خُـــداسْــت!
دیروز سالگرد ازدواج مون بود...
انقد درگیر مراسم ختم آمیتیس بودیم که نفهمیدیم چجوری گذشت!
وما که چقدر تدارک دیده بودیم برای اونروز ...
هی روزگار !
دلیل مرگ رو پزشکی قانونی، خودکشی با قرص اعلام کرده...
و ما سحرامروز، همگی به سمت تهران حرکت میکنیم تا به خاک بسپریمش!
جه روزای تلخیه این روزا..
یکی یدونمون رفت از کنار ما...
انگار که توی این دنیا ی کثیف، جایی برای آدمایی مثل اون نیست!
چون خودش، حاصل یک اشتباه بزرگ بود...
آمیتیس، دختر خاله اشرف ، از دنیا رفت !
همین قدر زود...
بنده در ماه رمضان ، 2کیلو دیگه هم کم کردم!!!
در این راه، محو نشم صلواااات 😂
بعله از اتاق فرمان اشاره میکنن ، باهمین فرمون پیش برم از زمان مجردی م هم لاغرتر خواهم شد ، به حول قوه الهی ...😛
تمام چیزی که میتوانم بگویم این است که
تو مرا تبدیل به کسی کردی که تصورش را هم نمیکردم. تو مرا شاد میکردی زمانی که خودت حالت بد بود.
من ترجیح میدهم با تو باشم حتی زمانی که ناامید هستی...
تکه هایی از کتاب من پیش از تو از "جوجو مویز"
فیلم: من پیش از تو برگرفته از خود کتاب
پ.ن
اولین نوبرونه حاصل باغ پدرهمسر رسید!
من عاشق الو ام و اینو همه میدونن، همه!😛
بخاطر همین هرسال همین موقع یه طبقه از یخچالو خالی میکنم که سهمم از الوهای پدرشوهر و داماد گرامشون از راه برسن!
اینا که نوبرونه ست، از صادراتی هاشون نگم براتون...!
عالیه، جاتون خالی
یه حال کثافتی بیش نصیبم نشد از دیشب !!!!
من الان حالم خیلی بده خب؟
لطفاً همه دنیا برای 2روز بره توی حالت خفقان ....
پ.ن
شب 21ماه رمضان 1402
خاله همسر،(صاحبخانه) برای تاکید، تکرار کرد:
به خدا که تو به خواهر من که عروسش باشی خیلی سری! بخدا که حیفی برای اینا ....
چی باید بگم اینجور مواقع ؟