توئیت های من 🐥

هَــر چِــه هَـسْـت، اَزْ بَـرِکَــت خُـــداسْــت! ‌‌‌


3213

هروقت میخوایم انار بخوریم، اینجوری برام بازشون میکنه و میگه :

خانوم خانوما حالا گوشیتو بیار و عکس بگیر...😎

منم با کلی ذوق نگاهشون میکنم و میگم :

انار اگر میوه بهشتی نیست، پس چیه؟

من عاشق انارم😍


3212

فقط منتظرم آقای خونه برسه و یه ماچ جانانه ازش کنم تا خستگیم در بره!
امروز ناهار کنارهم نبودیم، مطمئنم اونم حسش الان همینه!


3211

یه قرص اشتباه خوردم، و امان از روزی که بر من گذشت!


3210

بعد از 12ساعت بلاخره رسیدم خونه ی قشنگم!
اخ که هیچ جایی، خونه خود آدم نمیشه...


3209

همیشه وقتی بارون میزد، بدون شک منو تو خیابون می دیدید..
اما امروز لحاف رو تا سرم کشیدم که فقط بخوابم!
چرا من اینجوری شدم؟


3208

داره بارون میاد...
تو که به آسمون نزدیک تری، دستاتو بگیر زیر بارون، به جای من، اینبار، تو نفس بکش!
چشماتو ببند...
آرزو کن، بعد، اروم بگو: آمین...
شاید خدا، صدامونو شنید!
 


3207

ریه م، وقتی نفس میکشم، صدای ویبره گوشی 1100های قدیمو میده! 😑
این دیگه چی بود خدایا...


به نام او

بسم الله الرحمن الرحیم

 

این؛

اولین وبلاگ من در بیان است!

 

6/مرداد/93

۱ ۲ ۳ . . . ۴۶ ۴۷ ۴۸