چهارشنبه ۴ مهر ۰۳
خدایا
به بچه م رحم کن لااقل...
خودم به درک!
هَــر چِــه هَـسْـت، اَزْ بَـرِکَــت خُـــداسْــت!
بعضیا کلا خلاقیتی ندارن، در هیچ زمینه ای ...
میشینن دست روی دست میذارن و نگاه میکنن ببینن بقیه چه کار میکنن،چه تصمیمی میگیرن،
و یا حتی چه انتخابی میکنن...
و دقیقا این ها هم همون کار، همون تصمیم و همون انتخاب رو میکنن !
چه زندگی مزخرفی دارن واقعا...
یذره استقلال روان داشته باشید!
این شب ها...
پسرم 25 روزه که عضوی از خانواده ما شده و ما دیگه عادت کردیم به بودنش!
اون هم چه بودنی...
من و آقای خونه تا صبح بالا سر حضرت آقا بیداریم و نوبت به نوبت شیفت میدیم، چرا؟
چون ایشون همون وروجکی هستن که 3ماه اخر بارداری بنده شبا تاصبح توی شکمم وول میخورد و خوابو از من گرفته بود!
و حالا که تشریف آوردن بیرون، روال همون رواله...
خیلی ها میگن تا 40روزگی درست میشه، هرچند من که بعید میدونم!
حال و احوال خودم؟؟؟؟
افتضاح!
تشخیص بلوک زایمان، این بوده که بخاطر فشار زایمان سختی که داشتم، دچار شکستی در ناحیه لگن شدم...
و حالا نه میتونم بشینم و نه میتونم راه برم!
شبا توی بغل آقای خونه از شدت درد اشک میریزم و از طرفی هم بچه شیر میدم!
و این دردناک ترین صحنه این روزهای خونه ی ماست...
امشب دوباره برگشتیم خونه پدری بنده تا مابقی مهمون های آقا ایلیا رو پذیرا باشیم و البته کمی هم خستگی در کنیم!
این روزا، روزای سخت، اما شیرین زندگی ماست.
خوش اومدی به خونه خودت، کوچولوی من😍
ما بلاخره بعد از 21روز به خونه خودمون برگشتیم...
من مادر شدم 😍
بلاخره در تاریخ 9/6/1403 اولین فرزند من بدنيا اومد!
ایلیا ی من...
خوش اومدی یکی یدونه من، به این دنیا 😍
قدمت انشاالله برای من و بابا جابر فقط برکت و خیره پاره تنم ...
من برای بدنیا اومدنت نه تنها فامیل و چندین دکتر،
بلکه در روز زایمان، یک بیمارستان رو بهم ریختم!!!😅
و حالا معروفم به همونی که صدای جیغش موقع زایمان تمام بیمارستان رو گرفته بود!
نمیدونم سخت زا بودن رو چی میدونن
فقط میدونم از عجایب خلقت یک زن در این زمونه، اینه که
بیش از 27 ساعت(!!!!!!!) جیغ بزنه و درد زایمان بکشه...
اما من با هر سختی بود،
تورو با روش زایمان طبیعی، به دلخواه خودم،
از لابلای جیغ و دردهای باورنکردنی، و البته اشکای بابایی و بقیه خانواده مون،
بدنیا آوردم!
من،
نهمین روز شهریور 1403 ساعت 00:50 دقیقه بامداد
ذره ذره مردم و از وجودم تورو که حاصل عشق من و بابایی بودی رو
به این دنیا هدیه کردم...
چشم و دلمون روشن شد از قدمت مامانم😍
لاحولولاقُوَّةالّابِالله🧿